محمد ایمانی
۱- انتخابات ۱۱ اسفند، یک حماسه بزرگ است. حماسه، در برابر دشمن اتفاق میافتد و این، فارغ از نتایج مهم انتخابات است. شاید کسانی، مسئولیت خود را نشناسند، یا نتوانند و یا نخواهند که به آن عمل کنند. جاهل غیرمقصر، معاف از بازخواست است و دانای قاصر یا مقصر، سزاوار بازخواست در محکمه وجدان. اما وقوع حماسه، معطل عمرو و زید نیست. هر چند وقت یک بار بحث در میگیرد که «انتخابات، حق است یا تکلیف؟ منتخبان قبلی به مسئولیت خود عمل کردهاند؟ انتخابات فایده دارد یا نه؟ و...». اینها در جای خود، قابل بحث است. اما فارغ از فضای بحث، حماسه آنجا اتفاق میافتد که مردمانی از همه کمبرخوردارتر، پرتلاشتر، و سزاوار طلبکاری و نقد و اعتراض، انتخاب و انتخابات را با همه گلایهها، چون جانِ گرامی، عزیز بشمارند.
۲- آن جوانان پر از مطالبه و گلایه اما لبریز از نشاط مسئولیتشناسی، آن پیرمرد و پیرزن قدخمیده، آن جانباز سالها بستری که از روی تخت رای میدهد، آن نوعروس و تازهداماد، آن کارگر گچکار و نانوایی و کادر بیمارستان که با لباس کار پای صندوق رفتهاند، آن روستایی محاصره شده در برف، و آن مستاجر شرافتمند که با تورم سنگین دست بهگریبان است و با این وجود پای صندوق رفته، هر کدامشان یک حماسهآفرین و حجت بزرگ خدا هستند. آن روی حماسهآفرینی - اگر متوجه باشیم - بدهکاری یکایک ما بهویژه مسئولان، در قبال این مسئولیتشناسی است.
۳- خواهر شهیدی هست که برای تامین معاش، نظافت خانه مردم را میکند و این، کار اغلب روزهای او در زمستان و تابستان است - و کدام شرافت و فضیلت، بالاتر از تلاش برای تامین روزی حلال؟-. این خواهر گرامی شهید، روز جمعه، از اول صبح تا ۹ شب سر کار بود. خانهتکانی شب عید، خستهکننده است؛ اما در کنار انجام کار، دلش شور انتخابات را میزد؛ اینکه کارش کی تمام میشود تا بتواند رای بدهد؟! او از این ادا و اطوارها و دوگانهسازیهای جعلی «حق یا مسئولیت» بلد نیست. میتواند و حق دارد گله کند، اما هرگز نگفته که برای چه باید رای بدهم؟ آن شب هم دلش شور میزد، تا وقتی که حوالی ساعت ۱۱ شب توانست رای بدهد و دلواپسیاش به خوشحالی بدل شود. برادر شهیدش،در ۱۳ سالگی سر کار میرفته، اما تا مدتها ناهار نمیخورده است. استادکار و هم شاگردیها شک میکنند که نکند وسواس غذایی دارد. به خانوادهاش میگویند شما برایش غذا بفرستید. خانواده، علت را جویا میشوند و او میگوید روزه گرفته تا با کسانی که غذا برای خوردن ندارند، غمخواری و همدردی میکند. خواهر شهید میگوید «شهدا حتی در میان خانواده خودشان هم چیز دیگری هستند، نورانی هستند». امتداد این نورانیت را میتوان در حماسه محمد جهانآرا و یارانش دید که با دستان خالی، لشکرهای مکانیزه صدام را به مدت ۳۳ روز، پشت دروازههای خرمشهر زمینگیر کردند. اگر آن حماسه در متن مظلومیت نبود و دشمن پیش میتاخت - در حالی که بنیصدرها در پایتخت مشغول از هم گسیختن شیرازه وحدت ملی بودند - آیا میشد حماسه فتح خرمشهر و فتوحات بعدی انقلاب اسلامی را تصوّر کرد؟
۴- وقتی پشت فرمان خودرو مینشینید، دوست دارید که مسیر، باز و هموار باشد تا بتوانید با سرعت مطلوب حرکت کنید. اما گاهی مسیر، پرپیچوخم و گردنه است و همین، حرکت را کُند میسازد و از شتاب شما میکاهد. درست است که نمیتوانید با حداکثر سرعت حرکت کنید، اما اگر متوقف نشدید و برنگشتید - ولو با سرعت پایینتر به سمت مقصد عبور کردید - شما موفق شدهاید. پایوران جوخههای تحریف و تحریم و تخریب انتخابات در جبهه دشمنان ملت ایران، قطعا انکار خواهند کرد، اما انتخابات ما وسط میدان جنگی بزرگ برگزار شد و به این اعتبار، یک حماسه بزرگ است؛هر چند که شاید میشد با اهتمام بیشتر مسئولان و طیفهای سیاسی و رسانهها، با ترازهای بالاتری که مورد مطالبه رهبر حکیم انقلاب است، برگزار شود.
۵- انتخابات در ایران با انتخابات در بسیاری از کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست و حال آنکه در اغلب کشورها، مشارکتهای ۴۰ تا ۶۰ درصدی، روندی غالب است. چند کشور در دنیا سراغ دارید که یک سال قبل از انتخابات، در حالی که مدیران و احزاب هنوز تدارکی نکردهاند، هزاران تلویزیون و خبرگزاری و رسانه و کانال، در اثر مداخلهجویی خارجی و دستکاری نیابتی، وارد میدان تحریف و تخریب و تحریم انتخابات بشوند؟! چند کشور هست که سیاستمدارانی در آن بالغ بر ۳۰ سال در مسندهای ارشد مدیریت کرده باشند، اما ادای اپوزیسیونی در بیاورند، شبهه بیافرینند و در تخریب و تحریم انتخابات، همانگونه رفتار کنند که دشمنان کشورشان میخواهند و میگویند؟ چند کشور سراغ دارید که سیاستمداران بازنده در انتخابات، جرأت کرده باشند که با ۱۱ میلیون رای کمتر، مدعی تقلب شوند، زیر میز جمهوریت بزنند، آشوب برپا کنند، تحمل شوند، اجازه فعالیت دوباره داشته باشند و با این همه، باز هم زیر میز بزنند؟! اگر کشوری مبتلا به این حجم از دشمنی خارجی و خیانت داخلی شد، و با این وجود، به میدان جنگ و خونریزی نشد و توانست در امنیت و آرامش کامل انتخابات برگزار کند، قطعا موفقیتی بزرگی بهدست آورده است. ایران ما، بارها تهدید به اشغال نظامی و گسترش جنگ نیابتی شد، اما توانست تهدیدها را عقب براند و بر وسعت پیروزیها بیفزاید. در این مصاف بزرگ، طبیعی است که دشمنان از پا ننشینند و بزرگترین جنگ ترکیبی تاریخ را ساماندهی کنند. حجم خباثت پیادهنظام دشمن، جای شگفتی ندارد و از شدت هراس دشمنان نسبت به موفقیتها حکایت میکند. تعجب و تأسفی اگر هست، درباره هر کسی است که این واقعیت مهم را ندید، به اندازه کافی تدارک متقابل نکرد، و یا مانند برخی سیاسیون ورشکسته به تقصیر، مُهره شطرنج دشمن شد.
۶- برای جمهوری اسلامی که حدوثا و بقائا «مردمبنیاد» است،
هر یک رای مردم ارزشمند است. از چشمانداز مطالبه امام(ره)و رهبری، باید برای اینکه آحاد مردم در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشته باشند، اهتمام ورزید. در کنار این هدفگذاری ضروری و مطلوب که مسئولیت نخبگان و مسئولان را سنگینتر میکند، واقعیت این است که در همه کشورها، بخشی از مردم - فارغ از کیفیت انتخابات، میزان تاثیر، و شدت و ضعف رقابتها - میل به مشارکت سیاسی یا حتی اجتماعی ندارند. در اغلب کشورهایی که جنگ سامان یافته ترکیبی هم علیه انتخاباتشان وجود ندارد، مشارکتها کمتر از 70 – 6۰ درصد است. (بماند که در برخی از این کشورها الزام رای دادن برقرار است). به عبارت دیگر، بررسی موضوع نوسان نرخ مشارکت در کشورها، درباره آن 7۰- 6۰ درصد مشارکتجو است،و نه صد درصد واجدان حق رای.
۷- در همین زمینه، روزنامه اصلاحطلب سازندگی، هفته گذشته ضمن رو کردن دست کلاهبرداران سیاسی نوشت: «آنها که در انتخابات شرکت نمیکنند را میتوان به سه دسته تقسیم کرد؛ دسته اول و بزرگ تر که معمولاً در همه کشورها یافت میشوند؛ نسبت به انتخابات بیتفاوتند و برای شان فرقی نمیکند چه کسی سکان هدایت کشور را به دست دارد. معمولاً از مسائل دورند. اگر دقیق شویم، تقریباً ۳۰درصد هر جامعه را تشکیل میدهند و بهندرت بخشی از آنان در شرایط بسیار خاص و معمولاً تحت تاثیر هیجانات گسترده، کنش سیاسی نشان میدهند که اغلب هم زودگذر است. گروه دوم که آنها هم گروه بزرگی هستند، انگیزه و دلیلی برای حضور در انتخابات نمیبینند... اگر دقت کنیم، نه دسته اول، صحبتی از تحریم میکنند و نه گروه دوم، هدفشان تحریم است. اما دسته سومی هستند که اتفاقاً صدای بسیار بلندی دارند. آنها در همه این ۴۵ سال پس از انقلاب، وجود داشتهاند و بدون آنکه بشود آرای تحریم را شمرد، مدعی آن ۳۰درصد همیشه خاموش و آن گروه بیانگیزه دوم شده و همه عدم مشارکت را به حساب پروژه خود زدهاند، طوری که حتی عدهای را هم که به دلیل اوج کرونا و در ایام بیواکسنی از خانه خارج نمیشدند، جزو تحریمکنندگان قلمداد کردند و شد داستان ملانصرالدین که میخ افسار الاغش را بر زمین کوبید و گفت اینجا مرکز جهان است. هر کس هم پرسید از کجا میگویی؟ جواب داد که اگر قبول نداری، برو متر کن».
8- درباره طیف مدعیان اصلاحطلبی و اعتدالگرایی، نمیتوان یکسره قضاوت کرد. برخی از آنها با وجود فشار تخریبی شدید، عقلانیت و شجاعت به خرج داده و به سهم خود برای رونق انتخابات نقشآفرینی کردند که جای تقدیر دارد. برخی هم (مانند یکی از سران فتنه ۸۸ و برخی پدرخواندههای جبهه دوپاره اصلاحات) چون ناتوان از مشارکت مثبت و جذاب برای مردم هستند، خطاهای قبلی خود را با خیانتهای بزرگتر میپوشانند. آنها دو بار در انتخابات ۱۳۹۸ مجلس و ۱۴۰۰ ریاست جمهوری و شوراها، از برخی نامزدها حمایت کردند، اما چون کارنامه خسارتباری داشتند، نتوانستند پایگاه رای سابق را احیا کنند؛ تا جایی که نفر اول «لیست جمهور» در انتخابات شورای شهر (با امضای خاتمی) نتوانست حتی ۳۹ هزار رای کسب کند. این واقعیت به جای آنکه موجب شرمندگی و جبران شود، به همراهی با جریان خارجی ضد انتخابات و بیگاری دادن بیشتر انجامید. آنها همچنان که در سال ۱۳۸۸، دروغ تقلب ۱۱ میلیونی را پیش کشیده و حماسه ملی را به آشوب بدل ساختند، در انتخابات اخیر هم به دروغ گفتند نامزد ندارند و نمیتوانند لیست بدهند یا دعوت به مشارکت کنند. به اذعان نشریات همسو، دستکم ۱۶۵ نامزد در میدان رقابت داشتند، اما میدانستند که مردم، خاطره خوشی از میراث مدیریتی آنها ندارند.
9- اصلاحطلبان متعددی اذعان دارند که ادعای نامزد نداشتن، دروغ بود. متأسفانه این دروغ خائنانه، هماهنگ با پروژه دیکته شده خارجی، به افکار عمومی پمپاژ شد. درباره این دروغ بزرگ، دو روایت از اصلاحطلبان را بخوانید:
- محمدجواد روح، سردبیر روزنامه هممیهن: «جبهه اصلاحات، نه جبهه است، و نه اصلاحطلب... در همین انتخابات، شواهد نشان میدهد وضعیت از مجالس دهم و یازدهم بهتر است. این ۱۱۰ نامزدی که در شهرستانها مطرحند و تعدادی که در تهران هستند، از مجلس دهم خیلی شناختهشدهترند. وضعیت تایید صلاحیتها از مجلس دهم و یازدهم بهتر است. واقعیت این بود که اکثریت قریب به اتفاق نامزدهای اصلاحطلب به صحنه نیامدند. رد صلاحیت اصلی توسط جبهه اصلاحات انجام شد. با تصمیمی که این جبهه گرفت، بخش عمدهای از آنها که قصد نامزدی داشتند، منفعل شدند. در نتیجه، به نقطهای رسیدهایم که مطرح میشود کاندیدا نداریم. در حالی که این حرف اشتباه است. باید از جبهه اصلاحات پرسید که دقیقاً در این انتخابات و صحنه سیاست، چه میکنید؟ ریشه این موضع انتخاباتی، ترس از شکست است».
- حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران: «خوشبختانه از ۱۰ کرسی استان کرمان، ۹ کرسی رقابتی داریم؛ همه نامزدهایی را که هدف گرفته بودیم، تایید شدند. این سندی است که با همین شرایط میشود با یک فرمان عاقلانه حرکت کرد. ما در ۱۰ دوره مجلس در کرمان، همیشه یک کف داشتیم که ۳ کرسی بود و یک سقفِ ۷ کرسی. در دوره پیش برای اولین بار به یک کرسی تن دادیم، چرا که در سطح کشور منفعل بودیم. نقد اصلی، به اصلاحطلبان بود، به خاطر نیامدن در انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ۱۴۰۰. در انتخابات مجلس یازدهم، لیستی که برای تهران آماده شد، از لیستی که برای مجلس دهم آماده شد، قویتر بود؛ اما تصمیم گرفته شد به دروغ به مردم بگوییم که کاندیدا نداریم».
چرایی تناقض آماری رفاه و عدالت
مهدی حسن زاده بسیاری از مردم به آمارهای مثبتی که مسئولان از وضعیت اقتصادی ارائه می دهند، با دیده تردید نگاه می کنند و آن را در تناقض با وضعیت خود می پندارند. بخشی از این تناقض به کاهش اعتماد و افت سرمایه اجتماعی مسئولان و بخشی دیگر به انباشت مشکلات قبلی و ناکافی بودن بهبودهای اندک فعلی برای ایجاد حس مثبت بر می گردد. یک مثال ملموس، تورم بالای 40 درصد در 5 سال پیاپی است که فشار خود به اقتصاد خانوار را در اجاره بهای سنگین و افت قدرت خرید نشان می دهد. با این حال بخشی از ماجرا به نگاه یک سویه و ناقص نسبت به تحولات اقتصادی و آمارها بر می گردد. در حقیقت آمارهای اقتصادی اعدادی هستند که تصویری از واقعیت را نشان میدهند. اگر بخشی از این آمارها را ببینیم و بخشی دیگر را نبینیم یا در تریبون های رسمی و در بیان وضعیت اقتصاد صرفا آمارهای مثبت را بیان کنیم واقعیت تغییری نمی کند. اگر این ناقص دیدن ملاک تصمیم گیری سیاست گذاری شود که جای تاسف و نگرانی نیز دارد. روز گذشته مرکز آمار گزارشی با عنوان «شاخص های عدالت اجتماعی» منتشر کرد که وضعیت عدالت اجتماعی در ابعاد مختلف را تا پایان سال 1401 توصیف کرده است. همه می دانیم که مهمترین شاخص عدالت اجتماعی «ضریب جینی» است که فاصله درآمدی بین دهک ها را می سنجد. این شاخص در 1401 نسبت به 1400 بهبود اندکی را نشان می دهد. همزمان با افزایش درآمد سرانه نیز مواجه هستیم. با این حال اگر وضعیت صعودی قیمت ها و فشار شدیدتر آن بر اقشار ضعیف و متوسط را ببینیم مشخص می شود که بهبود توزیع درآمد و رشد اندک درآمد سرانه بر وضعیت رفاهی خانوارها اثر خاصی نداشته است. براساس گزارش مرکز آمار در حالی که تورم کل در سال گذشته 45.8 درصد بوده است اما تورم مواد خوراکی 70.5 درصد بوده است. در حقیقت از سال 96 تا 1401، تورم موا غذایی هر سال بیش از تورم کل بوده است. این مسئله با توجه به سهم بالای خوراکی ها در سبد هزینه خانوارهای کم درآمد موجب شده است تا تورم پایین ترین دهک درآمدی 51.6 و تورم ثروتمندترین دهک 44.1 درصد باشد. یعنی تورم بالای سال گذشته فشار به مراتب بیشتری را به اقشار ضعیف وارد کرده است. در بخش مسکن نیز سهم مسکن در هزینه خانوارها از حدود 36 درصد در سال 1400 به بالای 38 درصد در سال 1401 رسیده است. روشن است که افزایش سهم خوراکی و مسکن در هزینه خانوار با توجه به ضروری بودن هزینه های این بخش به منزله کاهش هزینه ها در بخش هایی مانند سلامت، آموزش و تفریح است. در نتیجه خانوارها فارغ از بهبود ضریب جینی و رشد اقتصادی مثبت و افزایش درآمد سرانه، خود را در فشار سنگین هزینه هایی احساس می کنند که ممکن است حتی تبعات خود را در موضوعات سیاسی نظیر کاهش مشارکت در انتخابات نشان دهد. آن چه موجب می شود تحمل این فشار سنگین تر باشد، ترسیم چشم اندازی روشن در بخش اقتصاد و همذات پنداری با مردمی است که تحت فشارهای اقتصادی سنگینی در سال های اخیر بوده اند. پس به نظر می رسد مسئولان باید در بیان آمارهای اقتصادی و توصیف خود از وضعیت موجود، به اندازه شاخص های کلان اقتصادی، رفاه خانوار را نیز مورد توجه قرار دهند و افق روشنی برای برون رفت از این فشارها ترسیم کنند
کار بزرگ مردم و نظام در انتخابات
سید عبدالله متولیان
۱- برنامه دشمنان بیرونی با همراهی شبکه همکار داخلی برای برپایی امواج فتنه در ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی از یک سال پیش (و مشخصاً بعد از شکست مفتضحانه غرب در پاییز ۱۴۰۱ از مردم ایران) تحت عنوان پروژه «یوگسلاویزه کردن ایران» با طراحی در چهار محور عملیاتی مشتمل بر «برنامه افزایش شدید قیمت طلا و ارز و تورم سه رقمی»، «سازماندهی، آموزش، تجهیز و اعزام صدها تیم تروریستی و خرابکاری به داخل کشور»، «سیاهنمایی و بنبستنمایی و انجام عملیات روانی علیه دولت» و «انجام سنگینترین عملیات رسانهای برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات به زیر ۲۰درصد» آغاز شد.
۲- قرار بود در مرحله نخست طی یک برنامه دقیق و مهندسی شده، نسبت به آشفتهسازی بازار و لجام گسیختگی قیمتها اقدام کنند، به طوری که هرگونه امکان کنترل بازار به کلی سلب و زمینه برای انجام مرحله دوم آماده شود. در این مرحله اصلاحطلبان تندرو به عنوان شبکه همکار داخلی که بقای خود را در حاشیهسازی و تضعیف و ناکارآمد نشان دادن نظام میبینند، بر بستر افزایش قیمتها با تمام ظرفیت رسانهای خود از طریق «سیاهنمایی»، «بنبستنمایی» و «حاشیهسازی» اقدام به ناامیدسازی و بیاعتماد کردن مردم نمودند. در مرحله سوم امپراتوری رسانهای غرب، شبکههای ماهوارهای، مراکز سایبری ضدانقلاب، سلبریتیها و دلقکهای اجارهای بر بستر فضای مجازی عظیمترین و گستردهترین موج رسانهای (پروپاگاندا) تحت عنوان «رأی نمیدهیم»، «نه به انتخابات» و امثال آن را کلیدزدند و با القای دروغ بزرگ چنین وانمود کردند که اکثریت مطلق مردم در این انتخابات شرکت نخواهند کرد. اصلاحطلبان ضمن اینکه آشکارا از مشارکت ۵ تا ۸درصدی شهروندان تهرانی و مشارکت ۲۰درصدی در کل کشور میگفتند، خود را برای تحریم انتخابات آماده میکردند تا پس از تحقق پیشبینی (مستند به برنامه براندازی) خود را پیروز میدان و در کنار مردم تعریف کنند تا از نمد براندازی کلاهی برای خود درست کنند.
۳- قرار بود قبل از آنکه سوت مسابقه ملی برای شرکت در انتخابات به صدا دربیاید، سلسله عملیاتهای تروریستی و خرابکاری در اغلب شهرها، فضای جامعه را به شدت امنیتی کرده و در فضای سنگین رعب و وحشت و در حالی که مردم تحت تأثیر موج تبلیغات دشمن از حضور در صحنه انتخابات خودداری میکنند، برنامه یوگسلاویزه کردن ایران عملیاتی شود و ایران دقیقاً مانند یوگسلاوی سابق به چندین کشور تجزیه شده و به این ترتیب با نابودی محور مقاومت حلقه اول «استراتژی گالیور» برای تشکیل خاورمیانه جدید با موفقیت انجام شود.
۴- برخی از اقدامات قوای سهگانه و دستگاههای مختلف در راستای خنثیسازی برنامه دشمن از این قرار است:
الف) با هماهنگی، تدبیر و مدیریت خوب قوای سهگانه، در کنار تقویت تحسینبرانگیز ذخایر ارزی و کالاهای اساسی و تلاش برای امیدآفرینی و اعتمادسازی، دولت موفق به کنترل بازار و ارائه برنامههای حمایتی از عمده دهکهای کشور شد.
ب) به موازات فعالیتهای قوای سهگانه، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور طی سال جاری با انجام سلسله عملیاتهای پیچیده اطلاعاتی، موفق به رهگیری، شناسایی، کشف و خنثیسازی دهها تیم عملیات تروریستی در سطح کشور شدند.
ج) مجلس انقلابی با اصلاح فوری قانون انتخابات، زمینه را برای رقابت مؤثر و حداکثری فراهم کرده و موج پیشثبتنامها چراغ امید را برای برپایی یک انتخابات شورانگیز و دشمنکش روشن کرده و بر حجم ناامیدی و شدت عصبانیت دشمن و شبکه همکار داخلی آنان افزود.
د) رسانه ملی با طراحی و اجرای برنامههای متنوع انتخاباتی و ایجاد حدود ۲۰۰ شبکه انتخاباتی، زمینه را برای رقابت جدی و حضور حداکثری مردم فراهم کرد.
۵- بالاخره انتظارها به سر آمد و برخلاف «همه پیشبینیهای دشمن»، «همه تلاشهای مذبوحانه شبکه همکار دشمن در داخل»، «بیانیه تحریم انتخابات توسط ۲۷۵ نفر از سران اردوگاه اصلاحات»، «تحریم علنی باغی انقلاب خاتمی»، «داستانسراییها و نظرسازی عدم حضور مردم در انتخابات»، مردم به جای رفتار منفعلانه وضعیت تهاجمی و کنشگری فعالانه به خود گرفته و حضور معجزهآسا و بیش از ۴۰درصدی مردم سراسر کشور (و حدود ۲۴درصدی مردم تهران) آخرین تیری بود که به دست ملت قهرمان و بصیر ایران به قلب برنامهریزان براندازی خورده و همه نقشههای دشمن را خنثی و آرزوهای آنان را به کابوس تبدیل ساخت.
۶- و، اما دو نکته مهم؛ اول آنکه در این آوردگاه، مردم و نظام اسلامی برنده انتخابات هستند و هر کس (و هر حزب و جناحی) که در کنار مردم باشد در پیروزی ملت و نظام سهیم و هر کس که مراتب شکرگزاری و پاسداشت این حضور را بجا نیاورد در برابر مردم بوده و هیچ سهمی از این پیروزی بزرگ نخواهد داشت. دوم آنکه اینک که مردم با حضور ۲۵ میلیونی خود در انتخابات، پشتوانهای بزرگ برای نظام اسلامی و نهادهای آن تولید کردهاند، وقت آن است که مجلس، دولت و به طور کلی همه دستگاههای نظام از این سرمایه عظیم و فرصت طلایی خلق شده، برای حل مشکلات مردم و باز کردن گرههای کور کشور (ناشی از تحریمها و فشارهای بیرونی و صدالبته سوءمدیریتها و زد و بندهای حزبی درونی) بهرهبرداری کنند
علیرضا توانا
برای نخستین بار واژه ی خاورمیانه در سال ۱۹۰۲ میلادی مطرح شد، بزرگترین چرخ دنده های اقتصاد جهان در موضوع انرژی در این منطقه قرار دارد، معمولا نظریه پردازها با اهداف از پیش تعیین شده ای، نام های اختصاصی برای بعضی از مناطق در مقالات خودشون به کار میبرند که باید توجه خاصی در این مورد داشت تا با برنامه ریزی های دقیق کمترین آسیب به منافع موجود کشورمان در این منطقه وارد شود، امروزه که اخبار جنگ در خبرگزاری های دنیا دنبال می شود باید توجه داشت که کدام یک از گروه ها از جنگ منتفع خواهند شد؟ تخریب زیر ساخت ها چه نفعی برایشان دارد؟ این گروه ها با سعی در عقب نگه داشتن کشور چه اهدافی را دنبال می کنند؟
برای مدیریت صلح در خاورمیانه که به تبع آن اقتصاد جهانی بیمه خواهد شد، کنواسیون های غربی و یا عربی ناکارامد خواهند بود زیرا در مرکزیت این منطقه کشور ایران قرار دارد و به زبان ساده اگر کشورهای غربی یا عربی فقط منافع خودشان را در نظر بگیرند، آن اتفاق خوشایندی که انتظارش را میکشند رخ نخواهد داد، زیرا اتحاد پیمان های سیاسی در سایه منافع مشترک اتفاق خواهد افتاد. توصیه می شود با استفاده از ابزارهای ارتباط جمعی تلاش برای آگاهی رساندن به مردم دنیا و دولتمردانشان را در مورد این منطقه به حداکثر برسانیم و این موضوع، جز با ایجاد کنفرانس های مطبوعاتی در دانشگاه های دنیا و فرستادن سفرای فرهنگی به کشورهای مختلف امکان پذیر نیست.
ایجاد دالان ترابری توسط کشورهای متحدالمنافع برای دور نگه داشتن اقتصاد ایران از پیشرفت ، تهدید بزرگیست که با طرح و برنامه قبلی در حال اعمال سازی است. پروژه ای که با همکاری هند و امارات به طول دوهزاروصدوهفتادوهفت کیلومتر در حال اجراست تا سال ۲۰۲۵ به بهره برداری خواهد رسید که با هدف مدرن سازی کشاورزی و مدیریت آب دنبال می شود اما علاوه بر هند و امارات، عربستان نیز در حال افزایش سطح مراودات خود با دنیا است. سال گذشته، DP World، یکی از بزرگترین اپراتورهای بندری جهان و سازمان بنادر عربستان توافق نامهای را برای ساخت یک بخش لجستیک جدید در بندر اسلامی جده با سرمایهگذاری کل بیش از ۱۳۳ میلیون دلار امضا کردند. این بخش جدید بندر بزرگ عربستان را به بنادر ترکیه، شبه قاره هند، آفریقا و خاورمیانه متصل میکند و بنادر هندی کراچی و موندرا نیز در این طرح گنجانده شده اند. نکته دیگر اینکه در صورت عادیسازی روابط دیپلماتیک و سیاسی عربستان و اسرائیل؛ اسرائیل نیز به طرح ملحق خواهد شد به ویژه اینکه بندر حیفا نقش مهمی در اتصال هند به اروپا ایفا خواهد کرد در ادامه مهم ترین نکته ای که باعث ایمن سازی اقتصاد و جلوگیری از این چالش ها می شود این مورد است که ایران باید با ایجاد یک ائتلاف منطقه ای و حتی فرا منطقه ای با آوردن امنیت به منطقه خاورمیانه از دسیسه های احتمالی در فلج سازی اقتصاد کشور جلوگیری کند
یک. مردم ، گام بلند انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری را محکم برداشتند. مشارکت ۴۱ درصدی با وجود موج تورم ۶ ساله و شبهات و حواشی ۱۴۰۱، عدد قابل توجهی است. این مردم میهن پرست و زمان شناس، همان هایی هستند که امام راحل (ره) فرمود از مسلمانان صدر اسلام و از اصحاب رسول الله (ص) برترند.
دو. نرخ مشارکت در برخی شهرها و استان ها در محدوده ۶۰ تا ۸۰ درصد است. مشارکت در شهر تهران هم از دوره پیش بیشتر بوده است. اگرچه با توجه به نصاب بالای مردم سالاری در ایران اسلامی، این عدد ویژه ای نیست، اما با توجه به نرخ مشارکت ۴ سال قبل
(۴۲ درصد) اثبات کننده این گزاره است که نظام در ۴ سال گذشته و با وجود جنگ جهانی نرم علیه ایران، ریزش خاصی نداشته یا به همان میزان ریزش، رویش داشته است.
سه. مهم تر از نرخ مشارکت، کیفیت و نوع مشارکت است. انتخابات مجلس دوازدهم، در مقایسه با چند دوره اخیر، رقابتی ترین انتخابات مجلس بوده و غافلگیری مردم از نتایج، یکی از شواهد این رقابت است. در مجلس دهم و یازدهم، تا فردای انتخابات معلوم بود که نفرات اول تا سی ام در شهر تهران چه کسانی هستند اما در لحظه نگارش این نوشته (شنبه شب) هنوز نمی توان نسبت به نتایج حوزه انتخابیه تهران اطمینان داشت و حتی معلوم نیست که انتخابات در مرحله اول تمام شود. این رقابت دشوار و این انتخابات غیرقابل پیش بینی، هرچه که نباشد قطعا یکی از مصادیق کیفیت و عمق مردم سالاری در ایران است.
چهار. مردم کار خود را به بهترین شکل انجام دادند و اینک نوبت مسئولان است که این حماسه را به سرانجام برسانند. به قول سردار حاجی زاده، رای مردم، خشاب نیروهای مسلح را پر می کند، همین طور دست مدیر را در تصمیم گیری ها و جراحی های
اساسی پر می کند، پشت دیپلمات را در مذاکرات خارجی پر می کند و خلاصه به طرق مختلف از مرزهای سرزمینی، فکری، سیاسی و اقتصادی کشور دفاع می کند. چشم مردم شریف ایران به مسئولان است.
پیروزی نزدیک است
محسن پاکآیین
در صحنه جنگ غزه آنچه همچنان وجود دارد، جنایت در یک طرف است و مقاومت در طرف دیگر. از یک سو نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی همچنان به جنایات خود ادامه میدهند که در یکی از جدیدترین جنایات خود در میدان النابلسی به روی مردمی که در صف دریافت کمکهای انسانی بودند، آتش گشودند و جنایات خود را مضاعف کردند و در سوی دیگر با مقاومت شجاعانه مردم غزه و رزمندگان فلسطینی و حماس روبهرو هستیم که در حال ضربهزدن به رژیم صهیونیستی هستند.
در این میان راهبرد اصلی که از سوی رژیم صهیونیستی دنبال میشود، آزادی اسراست؛ آن هم آزادی حداکثری بدون دادن هرگونه امتیاز و بدون اینکه بخواهد آتشبس دائمی را بپذیرد. در واقع رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو بهدنبال این هدف است که با آزادی اسرا، فشارهای داخلی را کاهش دهد و بتواند با خرید فرصت، جنایات خود را علیه مردم فلسطین ادامه دهد. در عین حال رزمندگان و رهبران حماس با نهایت هوشمندی این هدف رژیم صهیونیستی را فهمیدهاند؛ بنابراین در مذاکرات بر آتشبس دائمی تاکید دارند و آزادی اسرای صهیونیست را به این مساله منوط کردهاند. از طرف دیگر آمریکاییها در سازمان ملل و شورای امنیت هر قطعنامهای را علیه رژیم صهیونیستی وتو کرده و با کمکهای خود، اسرائیل را به ادامه جنایات خود تشویق میکنند و فرصت بیشتری برای این رژیم در کشتار مردم غزه فراهم میآورند. با این حال در بعد بینالملل فشارهای سنگینی علیه رژیم صهیونیستی وجود دارد و حتی کشورهایی که انتظار نمیرفت اینقدر قاطعانه در مقابل صهیونیستها ظاهر شوند، مواضعی قوی علیه اسرائیل اتخاذ کردهاند که در این زمینه میتوان به برزیل و کلمبیا اشاره کرد که روابط خود با رژیم صهیونیستی را به حالت تعلیق درآوردهاند. از سوی دیگر شاهدیم برخی کشورهای عربی هم مواضع خود علیه رژیم صهیونیستی را تندتر کردهاند، ولی با این حال متاسفانه همچنان ترجیح میدهند با صدور بیانیه و مواضع سیاسی، به برقراری آتشبس کمک کنند و مانع از ادامه جنایات رژیم صهیونیستی شوند. این در حالی است که باید برای رسیدن به این هدف اقدام عملی انجام دهند که یکی از مهمترین اقدامات عملی، قطع شریانهای اقتصادی رژیم صهیونیستی است. این نقطهضعف بزرگ کشورهای اسلامی است که همچنان با دادن انرژی، نفت و گاز و تداوم همکاریهای تجاری با رژیم صهیونیستی، این رژیم را تقویت میکنند. در این میان آنچه معادلات را تغییر داده و در آینده نیز بیشتر تغییر خواهد داد، عملیات حزبا... لبنان و انصارا... یمن در شمال و جنوب سرزمینهای اشغالی است. یمنیها در این مدت شجاعانه آبراهه بابالمندب را به روی کشتیهای رژیم صهیونیستی و کشتیهایی که به مقصد سرزمینهای اشغالی در حرکتند، بستهاند و آمریکا و انگلیس در اقداماتی که نقض تمامیت ارضی یمن است، به این کشور حمله میکنند. با این حال کاملا مشخص است که مردم یمن، حامی مقاومت در این جنگ هستند و همین حمایتها باعث شده مقاومت یمن و انصارا... باقدرت به حملات خود ادامه دهند. در شمال سرزمینهای اشغالی هم شاهد حضور قدرتمندانه حزبا... لبنان هستیم که در هفتهها و روزهای اخیر شلیک موشکها و خمپارههای خود به سمت سرزمینهای اشغالی را افزایش داده است. از سوی دیگر در داخل سرزمینهای اشغالی ملاحظه میکنیم که هم در داخل پارلمان رژیم صهیونیستی و هم در سطح عمومی، نارضایتی از نتانیاهو بسیار افزایش یافته است. در مجموع به نظر میرسد تداوم مقاومت مردم فلسطین و حماس و حضور جدی و پرحجم گروههای مقاومت از جمله حزبا... لبنان و انصارا... یمن و فشارهای بینالمللی علیه اسرائیل که هر روز بیشتر میشود، با وجود تلاشهای آمریکا و وتو قطعنامههای شورای امنیت، فضای سنگینی علیه رژیم صهیونیستی ایجاد کرده و با توجه به تداوم مشکلات جدی نتانیاهو در داخل، به نظر میرسد در آینده نزدیک شاهد پیروزی مقاومت و برقراری آتشبس باشیم.
ارسال نظرات